سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























بهانه

رباب بر تو مژده باد آمدن پسرت علی اصغر ..... رباب ای مادر سیب

ای مادر لالایی ....

لبخند علی تو را به آسمان میرساند و قدمهایش بر تو مبارک .....

به گوش باش.... تا میتوانی علی را ببوس....

تا میتوانی گردنش را بو کن .....

آنجا سنگدلانی دارد از جنس ننگ .... رباب ای مادر گهواره ی خالی .....

به این گهواره زیاد دل نبند....

آنجا آن حرامیان حتی گهواره را نیز میبرند ....

رباب جان غصه نخور پسرت در شش ماهگی مرد میشود....

سرباز ولایت میشود.... شهید میشود.....

مولایت حسین (علیهم السلام) برایت شب عاشورا حتما میگوید ....

از جدایی .... از اینکه تنها خاطره ات از حسین را از تو میگیرند و غمگین نباش .....

تا میتوانی در کنار اصغر نخند مگذار یاد بگیرد لبخند را.....

آخر این لبخند آخر اصغر جگر اربابمان را میسوزاند....

رباب بس است سر به سر غم نذار اصلا خیال کن ....

که اصغر نداشته ای.... آه.....

رباب ای مادر سری که به سان سیب است ......و شاید سرخ تر از سیب ......



نوشته شده در سه شنبه 92/2/31ساعت 5:28 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |


نوشته شده در دوشنبه 91/11/9ساعت 6:5 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

                                    عاشق امیر کبیرم

         


نوشته شده در دوشنبه 91/10/11ساعت 9:40 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

دلم پاره پاره شده ....

دوباره بوی هور می آید..... بوی بهشت...

بوی طلائیه ......

عطر قدم های امام رضاجان....

فریادهای یا زهرا سلام الله علیها در شلمچه ....

نگاهم در لابلای علف های چذابه مانده....

و پاهایم در ریگ های فکه جا مانده .....

قلبم برای شرهانی میتپد......

حقیقت را بگویم؟

دلم را در غروب فتح المبین جا گذاشته ام......

روحم را بالای آن پل کنار آن رود .....اروند به فنا داده ام

آرامشم در هویزه جا مانده .....

وجودم بسوی قبری کنار حسینیه گردان تخریب دوکوهه پر میکشد ....

دلم چشم براه است .....

دلم پر میکشد به سمت آن دروازه ای که سر درش نوشته اند :

اینجا بوی چادر خاکی مادرم زهرا میدهد..........

و کاروان تو را میطلبد..... کوله بارت را ببند.....

سفر به وادی عشق نزدیک است.......



نوشته شده در پنج شنبه 91/10/7ساعت 9:24 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

اینم جایی که شبهای جمعه آرزومه برم ......


نوشته شده در شنبه 91/10/2ساعت 8:38 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

    افشای سند محرمانه اعزام نیرو به سوریه
سندی محرمانه از وزارت کشور عربستان به دفتر سری این وزارت خانه ارسال شده است که شامل اطلاعات سری درباره حضور یکی از فرماندهان نظامی عربستان در سوریه است.

به گزارش مشرق، فارس به نقل از پایگاه خبری «الشرق الجدید» نوشت: سندی محرمانه از وزارت کشور عربستان به دفتر سری این وزارت خانه ارسال شده است که روند فعالیت یک نظامی سعودی را در سوریه پیگیری می‌کند.

براساس این سند، سرهنگ «خالد عبدالعزیز المطیری» که در سوریه حضور دارد درخواست کمک مالی و تسلیحاتی برای اجرای عملیات نظامی گروه‌های تروریستی در مقابله با ارتش سوریه داده است و از برنامه ریزی و آمادگی تروریست‌ها برای اجرای یک عملیات مهم خبر داده و با توجه به اینکه این سند مربوط به دو ماه پیش است احتمالا عملیات گفته شده حمله به حومه شهر دمشق بوده است.

عربستان سعودی از آغاز بحران در سوریه همواره و با کمک گروهک"القاعده" که کاملاً تحت اختیارش بودند، به ناآرامی‌ها در سوریه دامن می‌زند و روند حل این بحران را کند می‌کند.

 

 


نوشته شده در سه شنبه 91/9/28ساعت 6:39 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

 

                                    دلم برا حرمت پر میزنه آقا

         واسه این حوض قشنگه وسط صحن آزادی که بوی بهشت میده


نوشته شده در دوشنبه 91/9/27ساعت 8:39 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ......

اولش میخوام بگم ..... دلم پره چرا همش بدی های کشورمو میبینمو خوبیاشو نمیبینم

مگه غیر از اینه که از نظر امنییتی کشورمون فوق العاده ست ؟

همین دو سه روز پیش بود تو آمریکا یه مدرسه با بچه هاش هدف گلوله های

یه فرد مسلح قرار گرفت و حداقل بیست تا بچه بی گناه قربانی شدن ... گریه‌آور

الان باید تو آغوش خانواده هاشون بودن اونموقع میان یه آتش سوزی کوچیک

تو یکی از شهرهای ما روپیرهن عثمون ملعون میکنن .....

تا حالا از این اتفاقا تو کشورمون نیوفتاده....

خدا رو شکر اینجا ایرانه و امنیت هست و

کسی نمیتونه یدفعه بره توی یه مدرسه یا رستوران و بیست نفر رو بی دلیل بکشه .....


نوشته شده در یکشنبه 91/9/26ساعت 7:44 عصر توسط فاطمه معصومی نظرات ( ) |

<      1   2   3      

Design By : Pichak