بهانه
رباب بر تو مژده باد آمدن پسرت علی اصغر ..... رباب ای مادر سیب ای مادر لالایی .... لبخند علی تو را به آسمان میرساند و قدمهایش بر تو مبارک ..... به گوش باش.... تا میتوانی علی را ببوس.... تا میتوانی گردنش را بو کن ..... آنجا سنگدلانی دارد از جنس ننگ .... رباب ای مادر گهواره ی خالی ..... به این گهواره زیاد دل نبند.... آنجا آن حرامیان حتی گهواره را نیز میبرند .... رباب جان غصه نخور پسرت در شش ماهگی مرد میشود.... سرباز ولایت میشود.... شهید میشود..... مولایت حسین (علیهم السلام) برایت شب عاشورا حتما میگوید .... از جدایی .... از اینکه تنها خاطره ات از حسین را از تو میگیرند و غمگین نباش ..... تا میتوانی در کنار اصغر نخند مگذار یاد بگیرد لبخند را..... آخر این لبخند آخر اصغر جگر اربابمان را میسوزاند.... رباب بس است سر به سر غم نذار اصلا خیال کن .... که اصغر نداشته ای.... آه..... رباب ای مادر سری که به سان سیب است ......و شاید سرخ تر از سیب ......
Design By : Pichak |